هدیه رایگان

مشاوره

استراتژی ورود به سایت هایی با محوریت تولید محتوا (فایل شماره 7)

تعداد آراء (1)
5 از 5
مدت زمان مطالعه :
|   
به اشتراک بگذارید:
استراتژی ورود به سایت هایی با محوریت تولید محتوا (فایل شماره 7)

استراتژی ورود به سایت های محتوایی

من تو این قسمت از آموزش میخوام در مورد سایت هایی با ایده محتوایی و آموزشی صحبت کنم.

استراتژی ورود به سایت های محتوایی موضوع این مقاله خواهد بود. علاوه بر آن سعی کرده ایم به مباحثی مانند کسب درآمد از سایت محتوایی و مراحل راه اندازی سایت های محتوایی نیز بپردازیم.

من قبلا هم اینو گفتم که هر چیزی در فضای دیجیتال وجود داره محتوا حساب میشه از نظر من محتوا است. شامل متن، عکس، موشنگرافی، فایل اکسل، PDF و..

من حتی فضا رو بازتر از این ها میبینیم. به نظر من فضای خالی داخل یک سایت فروشگاهی هم محتوا حساب میشه. چون باعث میشه ما توجهمون به یک نقطه ی مشخصی جلب بشه و یا اگر به درستی اون فضای خالی تنظیم شده باشه  باعث میشه به بخشی از محتوا توجه خاصی داشته باشیم.

حالا از این نگاه خیلی عام که ممکنه اشتباه هم باشه بگذریم.

ما انواع مختلف سایت های محتوایی داریم. به عنوان مثال : یوتیوب و آپارات. این دو سایتی که اسم بردم یک دابل ساید پلتفرم هستند که یک عده تولید کننده محتوا میان محتواشون رو میذارن اونجا و یه عده مخاطب میان و اون رو نگاه میکنند.

بیشتر بدونید:  تعریف مدل کسب و کار پلتفرمی در ایران به گفته عادل طالبی

 

تو همین حوزه سایت هایی مثل وب یاد و یا فرانش هستند که تلاش میکنن ویدیو های خاصی رو فقط منتشر کنند و بعضا برای بعضی از اون ویدیو ها هم مبلغی رو دریافت میکنند. خود تولید کننده های اون پلتفرم، تولید محتوا انجام نمیدهند و فقط فضایی رو ایجاد میکنند که دیگران محتوای تولیدی خودشون رو اونجا قرار بدهند.

وبلاگ ها هم همینطور جزو این حوزه هستند. مثل سایتهای پرشین بلاگ، بلاگ دات ای آر، بلاگفا و ... . اینها هم یک مدل پلتفرم هستند که از یک طرف یک عده تولید کننده محتوا میان محتواشون رو میذارن داخل این سایت ها و یک عده مخاطب اون رو میبینن.

با این نگاه میتونیم شبکه هایی مثل اینستاگرام هم تو این حوزه قرار بدیم. البته با در نظر داشتن این تفاوت که در اینستاگرام میتونی بدون سواد خاصی فقط با انتشار عکس مورد توجه قرار بگیری اما در بلاگ ها باید حرف خودت رو داشته باشی و با زبان خودت صحبت کنی. اما ما قرار نیست در مورد این سایت ها صحبت کنیم.

من میخوام در مورد حالت های خاصی صحبت کنم که شما خودت تولید کننده محتوایی و یا یک تیم تولید کننده محتوا دارید. به عنوان مثال خود من تو حوزه ی دیجیتال مارکتینگ کار میکنم و میخوام یک سایت محتوای دیجیتال مارکتنیگ بزنم. وقتی که تصمیم گرفتید که یک سایت مبتنی بر تولید محتوا بزنید اولین سوالی که بهش جواب باید بدید اینه:

چرا میخوام این سایت رو بزنم ؟

قرار چه اتفاقی بیفته ؟

قرار به چی برسم ؟

استراتژی های کسب درآمد از سایت محتوایی

من کم نمیبینم کسایی که میان و میگن من این سایت رو زدم و به جایی نرسیدم و وقتی ازش میپرسم چرا این سایت رو زدی؟ میگه خوب زدم که ازش پول دربیارم دیگه. بعد ازش میپرسم قرار بود از کجاش پول دربیاری؟ جوابی نداشت برای این سوال.

من برای جواب به این سوال میگم که من یه سایت میزنم یک قسمت از ویدیو آموزشی چند قسمته  رو میزارم تو سایت و باقی قسمت هارو  باقی اون رو هم به صورت دی وی دی قرار میدم میگم اینو میفروشم. این جواب با توجه به اینکه از نظر خیلی ها یک جواب دم دستی و احمقانه اس اما یک جواب کاملا درسته.

یکی با گذاشتن یک ویدیو ترقیب کننده و فایل خرید یا دانلود دی وی دی و همچنین آدرس ثبت نام همایش به راحتی هدف خودش رو مشخص میکنه و یکی دیگه هم روی تبلیغات کلیکی و تبلیغات بنری و مشارکتی فوکوس میکنه، در هر 2 صورت هدف مشخصه.

روش های کسب درآمد از طریق اینترنت

وقتی یک سایت میزنید باید اول به این سوال جواب بدید میخواید از کجاش پول در بیارید؟

میخواید سی دی بفروشید؟

میخواین آموزشگاهتون رو معرفی کنین که بیان اونجا؟

میخواین مثل من( عادل طالبی )  پرسونال برندینگ کنید؟

هدفتون اینه که برندها از شما به عنوان یک متخصص دعوت به همکاری کنند؟

و یا یک محتوای خیلی با کیفیت قرار میدین و بعد شرکت ها میان از شما میخوان که محصولاتشون رو نقد و آنالیز و معرفی کنید؟

تو هرکدوم از این مدل ها محتوا فرق میکنه مثلا اگر شما قرار متخصص باشی و بیزنس مدلت این باشه که برندها بیان به تو پول بدن که تومحصولشون رو نقد و معرفی کنی محتوای تو باید محتوای کامل باشه و تو نمیتونی 10 دقیقه حرف بزنی و بگی باقی بحث رو داخل دی وی دی قرار میدم. و حالا برعکس اگر قصدت فروش سی دی باشه میای و 10 درصد حرفتو میزنی و 90درصد باقی مونده رو میذاری داخل سی دی .

 

انتخاب حوزه ی مناسب برای تولید محتوا

حالا بیاین ببینیم چه محتوایی باید بزاریم و چه محتوایی باید انتخاب کنیم.

اول اینکه اگر تعدادتون کمه سراغ محتوای عام نرید که مجبور باشید تمام حوزه ها رو پوشش بدین.

یادتون باشه، بزرگی اسباب بزرگی میخواد

شما اگر توان مالی و نیرو و تخصصش  رو دارید باید برین سراغ این حوزه ها چون تو این حوزه سایت های بزرگی وجود داره و شما عملا بدون اینا محو خواهید شد.

حالا دقیقا میتونین مثل صحبت های قبل برید سراغ نیچ مارکت. چیزی که هست اینه که تو حوزه ی محصول پیدا کردن نیچ مارکت کار آسونتری هست. شما روی یه مدل محصول فوکوس میکنین و میری یه سایت میزنی برای فروش این محصول و اتفاقا هم موفق میتونی بشی. وقتی تامین کالا مرتب داشته باشی و مشکل لوجستیک رو حل کنی و حاشیه سود مناسب داشته باشی که بتونی تبلیغ کنی احتمال موفقیت توش وجود داره.

بیشتر بدونیم: استراتژی ورود به بازار دیجیتال از زبان عادل طالبی

 

اما در حوزه ی تولید محتوا اینجوری نیست. اگر قراره یک سایت بزنی و در مورد اون سایت حرف بزنی حتما باید تو اون حوزه  خبره باشی و هم با نکات و جزییات ساخت محتوای دیجیتال آشنایی داشته باشی و هم با توجه به این که سایت های زیادی مثل شما هستند و شما اولین نیستین باید حرف متفاوتی بزنی.

تازه با توجه به این که جواب سوال اول رو چی دادی یعنی از کجای سایت میخوای پول دربیاری استراتژی گذاشتن و تولید محتواها  هم متفاوته. تو این حوزه بررسی بازار رقابتی رو هم داری حتی، مثلا میخوای یه سایت تو حوزه ی بازاریابی بزنی اول باید به این سوال جواب بدی که رقبات کیا هستن؟ و بررسی کنی که تو او حوزه چقدر درآمد میتونی کسب کنی.

مزایا رقابتی در سایت های حوزه تولید محتوا چیست؟

به طور مثال برای سایت در حوزه ی نشر تو میتونی یه سایت نقد کتاب بزنی به همراه چند منتقد بزرگ.  ناشر ها ببینن سایت تو مخاطب داره و اینفلوینسر ها به حرف تو توجه میکنن و حتی در مورد بازاریابی نشر و کتاب بنویسی.

حالا امکانش هست برای کتاب جدیدی که میخوان منتشر کنند از تو کمک بگیرند که کتاب مارو تو سایتت معرفی کن. تو اگر بتونی 100تا کتاب هم بگیری و به عنوان مثال 100 تا 500 هزار تومن هم دریافت کنی تازه به درآمد مناسبی رسیدی.

من فرض میکنم تو وزارت ارشاد کار میکنم و این سایت رو میزنم. الان کارم رو درست انجام میدم و دو سال بعد که سایتم پربازدید شد و به درآمد رسید حتی میتونم خودم رو بازخرید کنم. تو این حالت این آدم یک مزیت رقابتی هم داره هم تو وزارت ارشاد کار میکنه که میتونه از روابطش برای معرفی سایت استفاده کنه، با ناشر ها ارتباط مستقیم داره، با نویسنده ها ارتباط داره، تو جمع های این افراد حضور داره و همچنین با اعتباری که داره دیگران شروع به معرفی و تبلیغ سایتش میکنن و تمام اینها مزیت های رقابتی هستش که این فرد میتونه داشته باشه.

یک مثال دیگه میزنم، فرض میکنیم که یکی میخواد در مورد مدیریت، تولید محتوا انجام بده، تو حالت اول میتونه پکیج آموزشی بفروشه که تو این حالت در مورد استراتژی مدیریت و مشاوره صحبت میکنه و ویدیو میذاره اما همه چی رو نمیگه. زیر این سایت چند تا مارک میذاره که این سایت ها به من اعتماد کردن و من دارم بهشون مشاوره میدم حالا اگه میخوای از خدمات من استفاده کنی این پکیج های من هست و میتونی خریداری کنی و استفاده کنی .

یک موضوع دیگه زبان هست. اگر تو حوزه ی شما رقیب وجود داره یکی از مزیت های شما این میتونه باشه که زبان خاص خودتو پیدا کنی مثلا مبتنی بر تجربه. به طور کل به خاطر کپی کاری و ترجمه مقاله های تکراری حرف جدیدی تو این حوزه وجود نداره

اما کسی میتونه برد کنه که این حرف های تکراری و آکادمیک رو بیاره تو بازار امتحان کنه و چند بار شکست بخوره، دو بار هم پیروز شه بعد بیاد از پیروزی هاش و روش های موفقیت تو این بازار توی سایتش حرف بزنه

مراحل راه اندازی سایت های محتوایی

تو یک سایت محتوایی ما چند مرحله داریم :

مرحله اول کانتنت کیورینگ ( content query)

یعنی بری محتوا های مناسب رو از جاهای مختلف ببینی و پالایش کنی و همشون رو یک جا متمرکز کنی. به طور مثال من دندانپزشک هستم و میخوام تو حوزهی دیجیتال هم حرفی برای گفتن داشته باشم. چون آنالیز کردم و متوجه شدم احتمالا 5 سال بعد دندانپزشک هایی مشتری دارن که توی فضای دیجیتال خوب عمل کرده باشن. اولین قدم اینه که برم محتوا های خوب رو از جاهای دیگه پیدا کنم و بعد از کیورینگ کردن و پالایش کردن بزارم تو سایتم.

مرحله دوم کانتنت پابلیشینگ ( content publishing )

یعنی محتوای اختصاصی تولید کنم . برم سراغ دوست و متخصصان و ازشون کمک بگیرم که محتوای اختصاصی برای من تولید کنند. این محتوا میتونه ویدیو ، عکس ، ایتفوگرافی ، جدول ، PDF و غیره باشه .

مرحله سوم یو جی سی ( user generated content )

قدم بعدی اینه که یک عده بیان و برای من محتوا تولید کنند که حالت غایی این میشه یو جی سی .

اگر سایتم همه ی قواعد رو رعایت کنه ، انگیجمنت (engagement) داشته باشه  مشتری ها رو دیلایت بکنه و به یک مرحله ای برسم که یو جی سی تولید بشه یا محتوای تولیدی کاربر، یعنی من دیگه هیچ کاری نکنم و کاربر هام شروع به تولید محتوا برای من کنند و آنها باشن که منو همه جا دارن معرفی میکنند من دیگه به حالت عالی رسیدم. مثل من که تلگرام رو باز میکنم میگن آقای شعبانعلی چی گفت، اینستاگرام باز میکنم از شعبانعلی میگن، تو جلسه میشینی حرف از آقای شعبانعلی میشه یعنی به درجه ای رسیده ایشون که خود کاربر ها ایشون رو جنریت میکنن.

نتیجه گیری

نکته ی آخری که باید بگم اینه که بر اساس حرف های من سراغ کسب و کاری نرید و اقدام نکنید. حتما مطالعه ی کافی داشته باشید و منابع موثق تر و کاربردی تر رو مورد توجه قرار بدید و بعد از اینکه به یک جمع بندی مناسب رسیدید اگر خواستید کاری رو شروع کنید.

مقاله قبلی: تعریف مدل کسب و کار پلتفرمی در ایران

مقاله بعدی: استراتژی ورود به بازار کسب و کارهای فروشگاه اینترنتی

منبع: عادل طالبی ( سایت )

کانال تلگرام کار و کسب

برچسب ها
نویسنده : محمد حیدری
هیچ دیدگاهی ثبت نشده
شما چه امتیازی به این مقاله میدهید؟